۱۱ آبان ۱۳۸۴

شكسپير، هملت را از روي كيخسرو نوشت
شباهت بين داستان كيخسرو و هملت به‌حدي است كه بعضي از دانشمندان پنداشته‌اند داستان كيخسرو اصل داستان هملت است

هملت و كيخسرو: شباهت يا اقتباس؟
تهران_ ميراث خبرگروه فرهنگ، آرزو رسولي: زنده‌ياد محمود صناعي در مقاله‌اي با عنوان «فردوسي: استاد تراژدي» مي‌نويسد: «شباهت بين داستان كيخسرو و هملت به‌حدي است كه بعضي از دانشمندان پنداشته‌اند داستان كيخسرو اصل داستان هملت است.»محمود صناعي (1297 اراك- 1362)، نويسنده، مترجم، روانكاو و متفكر معاصر و بنيادگذار مؤسسه روانشناسي دانشگاه تهران، در اين مقاله براي نخستين بار از ديد روانكاوانه داستانهاي شاهنامه را مورد بررسي قرار داده است كه در پژوهشهاي شاهنامه‌شناختي كاري بي‌سابقه بوده است.او اين گفتار خود را به آلفرد ارنست جونز (1879-1958)، روانكاو برجسته انگليسي و از همكاران نزديك زيگموند فرويد، ارجاع مي‌دهد كه در مشهورترين اثر خود،Hamlet and Oedipus (1949)، اين نظريه را مطرح كرده است.در اين زمينه، نظر چندتن از استادان زبان و ادبيات فارسي و محققان را جوياشديم:دكتر ميرجلال‌الدين كزازي، اديب و محقق، مي‌گويد: شنيده‌ام كه اين دو داستان را با هم قياس مي‌كنند اما خيلي نمي‌توانم روشن در اين باره سخن بگويم. شايد اين قياس از جهت پيوندي باشد كه هملت با پدرش دارد و كيخسرو با افراسياب. كيخسرو رانده‌ي درگاه افراسياب است و هملت نيز با پدرش چند و چوني دارد
استاد ابوالحسن نجفي، زبان‌شناس و محقق و مترجم، در اين باره مي‌گويد: من همان زمان كه سخنراني زنده‌ياد صناعي به‌صورت جزوه‌اي منتشر شد (1348ش)، اين دو داستان را با هم قياس كردم اما در اين خصوص خيلي قانع نشدم و ترديد دارم. گرچه كل مقاله بسيار خوب است و براي امروز هم حاوي نكات تازه و ارزشمندي است.به‌نظر استاد احمد سميعي، اديب و محقق و مترجم، قياسهاي زيادي ميان داستانها و اسطوره‌ها ملل مختلف صورت مي‌گيرد، اما اعتباري ندارد.ابوالفضل خطيبي، شاهنامه‌پژوه، با رد كردن اقتباس داستان هملت از كيخسرو مي‌گويد: مشابهت ميان اساطير ايران و جهان دليلي بر اقتباس آنها از يكديگر نيست. تنها ممكن است اين اساطير و داستانها منشأ مشتركي داشته‌ باشند. مثلاً داستان رستم و سهراب اصل سكايي دارد. سكاها به نواحي مختلف كه رفته‌اند، اين داستان را با خود برده‌اند و مشابه اين داستان در برخي كشورها هم هست. اين بدان معنا نيست كه اين داستان را ملتي از ملت ديگر گرفته باشد بلكه غالباً اينها اصل مشتركي دارند

هیچ نظری موجود نیست: