۲۳ مهر ۱۳۸۴

- سلام
- سلام
- شما همان آدم مرده ای
- راجع بش حرف نمیزنیم نه ؟
- خوب من راستش نمیدانم زیاد مرده بودن یعنی چه؟
- زنده نبودید؟
- نه توی یکی از داستانهای شهرام جنده بودم
- کیف داشت؟
- گاهی، گاهی هم درد می آمد
- نامرد
- چرا؟
- نمیدانم همینطوری به ذهنم رسید
- من واقعیتش قبل از اینکه توی داستان خطم بزنند خوش میگذراندم خوشحالم که قبل از اینکه پیر بشوم. میگفت شما خطم زده بودید. ناراحت بود
- زن دارد؟
- کی؟
- شهرام، زن دارد؟
- اینجور میگفت
- دستهایتان خیلی قشنگ است خانوم این را چرا ننوشت؟
- شهرام دست دوست ندارد ساق دوست دارد شما هیچ وقت قبل مردنتان؟ راستی چطور شد مردید؟
- نامردها توی دستشویی بمب گذاشتند
- درد داشت؟
- ولش کن. خوشت می آید با یک سرممیز مرده دوست بشوی؟
- اوهوم
- اسمت چیه؟
- آتوسا
- چه اسم قشنگی

هیچ نظری موجود نیست: