۶ آبان ۱۳۸۴

پلاک 2

برای روز تولدش يک کيک شکلاتی بزرگ با بيست و سه شمع رنگارنگ روشن و يک دسته گل مريم با روبان های بنفش می فرستم . به راننده آژانس می گويم : " آقا بدهيد دست خودش . يک پسر لاغر و بلند است با صورتی شيری رنگ . يعنی کمی رنگ پريده . دقت کنيد لطفا شمع ها خاموش نشوند . در تاريکی می ايستم و دور شدن بيست و سه روشنايی سوزان را نگاه می کنم . داد می زنم : " آقا يه دقه صبر کن " روی يک تکه دستمال کاغذی می نويسم " يک آرزوی کوچولو هم واسه مامان يادت نره " دستمال را می بوسم . به جای لبهام نگاه می کنم . دستمال را می اندازم
می اندازمش روی گل ها . سيگاری آتش می زنم . نسيم می آيد و من سردم شده است
پری سا
پلاک دو

هیچ نظری موجود نیست: