۳ شهریور ۱۳۸۴

سالگرد ازدواج
به پري سا و مهرباني هايش


دو سال گذشت
از دغدغه باد و تويي که مثال شعر
بــُر خورده ای روی چشم هام
و چه خواب ها که برايت نديده ام
و چه آش ها که برايم نپخته ای
سيب هم عاشق شد
وقتی از جاذبه تو گفتم
مثل بهار
مثل بای اول بوسه
مثل من
که لای دفتر نقاشی پير می شوم
کمی از موهايم
دندان ها
و برگ ِ اين همه شاعر که ريخت
يعنی
به سال های ميانی ِ اين باغ . . . خوش آمدی
" چيزی به انتها نمانده است "
خروس می گويد
مرا درياب

۳ نظر:

4040e گفت...

میان
هزار سگ
حر و حبیب
پشت پشت
شمشیر میزنند
کربلا نفس میکشد هنوز

سالگردتون بگرده باز و بگرده باز و بگرده باز و یه روزی نگرده که لااقل من نباشم

:)

ناشناس گفت...

تبریک می گم بسیار بسیار زیاد.

ناشناس گفت...

Congradulation to you both and I wish u all the best.

Gilda Sabet