این " واو " حافظی و فروغی
می دانیم که در زبان فارسی به ازای واج دوم در کلمه ی / تور/ و واج اول در کلمه ی / وام / از یک حرف " و" در نوشتار فارسی استفاده می کنیم ، ضمن آن که این شکل را به عنوان مصوت کوتاه ( پیش = ضمه ) وقتی می خواهیم دو کلمه در خواندن اشتباه نشود ، بر روی حرف مورد نظر قرار می دهیم . مثلا " کُشت " ، تا با " کِشت " اشتباه نشود در ضمن می دانیم که " و " در دستور زبان فارسی حرف پیوند ( ربط ) است و دو کلمه یا دو جمله یا دو عبارت را به هم می پیوندد در قدیم " اُ " و در زبان پهلوی " او " و درفارسی باستان " اوتا " است و در تداول امروز " اُ " تلفظ می شود : حسن وُ حسین آمدند . و گاه آن را مفتوح تلفط می کنند : حسن وَ حسین آمدند
بهتر است این حرف بین دوکلمه " اُ " و بین دو جمله به صورت " وَ " و در آغاز جمله ( به خصوص در شعر ) " وَ " تلفظ شود
خداوندان کام وُ نیک بختی. ( سعدی
دیدم که نصیحت نمی پذیرد وَ دم گرم من در آهن سرد او اثر نمی کند . ( سعدی " و " در زبان محاوره ، گاهی حذف می شود : حس با پدر مادرش به مسافرت رفت
خب ، حالا ببینید ، حافظ ما از این " و " چه استفاده ای می کند و در چه معنایی آن را
به کار می برد
این " و " حافظی است
دفتر دانش ما جمله بشویید به می
که فلک دیدم و در قصد دل دانا بود
می توانیم این " و " را ، " و " قطعیت یا تأکید بگوییم . یعنی باور کنید که جهان را تجربه کردم ، جهان قصد لطمه زدن به دانایان داشت
از قرن هشتم به دوران معاصر می رسیم . به شعر - آن پری شا دخت شعر آدمیزادان - فروغ فرخزاد
اگر چه فروغ ، حافظ را نیک می شناسد . او در نامه ای به ابراهیم گلستان نوشته است
" ای کاش می توانستم مثل حافظ شعر بگویم ، مثل او حساسیتی داشته باشم که ایجاد کننده ی رابطه با تمام لحظه های صمیمانه ی تمام زندگی های تمام مردم آینده باشد " ، اما احتمالا او از بحث ما در باره ی " و " حافظی خبر نداشته است
فروغ در مجموعه ی " تولدی دیگر " شعر کوتاهی دارد به نام " هدیه "
من از نهایت شب حرف می زنم
من از نهایت تاریکی
و از نهایت شب حرف می زنم
اگر به خانه ی من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیار
و یک دریچه که از آن
به ازدحام کوچه ی خوشبخت بنگرم
سطر سوم را دوباره بخوانید
و از نهایت شب حرف می زنم
یعنی : باور کنید که از نهایت شب حرف می زنم
آیا این همان " و " حافظی نیست ، که ذهن متشکل و شاعرانه ی فروغ پس از قرن ها و قرن ها بعد از حافظ ، به همان معنا ، در شعرش استفاده می کند ؟
می دانیم که در زبان فارسی به ازای واج دوم در کلمه ی / تور/ و واج اول در کلمه ی / وام / از یک حرف " و" در نوشتار فارسی استفاده می کنیم ، ضمن آن که این شکل را به عنوان مصوت کوتاه ( پیش = ضمه ) وقتی می خواهیم دو کلمه در خواندن اشتباه نشود ، بر روی حرف مورد نظر قرار می دهیم . مثلا " کُشت " ، تا با " کِشت " اشتباه نشود در ضمن می دانیم که " و " در دستور زبان فارسی حرف پیوند ( ربط ) است و دو کلمه یا دو جمله یا دو عبارت را به هم می پیوندد در قدیم " اُ " و در زبان پهلوی " او " و درفارسی باستان " اوتا " است و در تداول امروز " اُ " تلفظ می شود : حسن وُ حسین آمدند . و گاه آن را مفتوح تلفط می کنند : حسن وَ حسین آمدند
بهتر است این حرف بین دوکلمه " اُ " و بین دو جمله به صورت " وَ " و در آغاز جمله ( به خصوص در شعر ) " وَ " تلفظ شود
خداوندان کام وُ نیک بختی. ( سعدی
دیدم که نصیحت نمی پذیرد وَ دم گرم من در آهن سرد او اثر نمی کند . ( سعدی " و " در زبان محاوره ، گاهی حذف می شود : حس با پدر مادرش به مسافرت رفت
خب ، حالا ببینید ، حافظ ما از این " و " چه استفاده ای می کند و در چه معنایی آن را
به کار می برد
این " و " حافظی است
دفتر دانش ما جمله بشویید به می
که فلک دیدم و در قصد دل دانا بود
می توانیم این " و " را ، " و " قطعیت یا تأکید بگوییم . یعنی باور کنید که جهان را تجربه کردم ، جهان قصد لطمه زدن به دانایان داشت
از قرن هشتم به دوران معاصر می رسیم . به شعر - آن پری شا دخت شعر آدمیزادان - فروغ فرخزاد
اگر چه فروغ ، حافظ را نیک می شناسد . او در نامه ای به ابراهیم گلستان نوشته است
" ای کاش می توانستم مثل حافظ شعر بگویم ، مثل او حساسیتی داشته باشم که ایجاد کننده ی رابطه با تمام لحظه های صمیمانه ی تمام زندگی های تمام مردم آینده باشد " ، اما احتمالا او از بحث ما در باره ی " و " حافظی خبر نداشته است
فروغ در مجموعه ی " تولدی دیگر " شعر کوتاهی دارد به نام " هدیه "
من از نهایت شب حرف می زنم
من از نهایت تاریکی
و از نهایت شب حرف می زنم
اگر به خانه ی من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیار
و یک دریچه که از آن
به ازدحام کوچه ی خوشبخت بنگرم
سطر سوم را دوباره بخوانید
و از نهایت شب حرف می زنم
یعنی : باور کنید که از نهایت شب حرف می زنم
آیا این همان " و " حافظی نیست ، که ذهن متشکل و شاعرانه ی فروغ پس از قرن ها و قرن ها بعد از حافظ ، به همان معنا ، در شعرش استفاده می کند ؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر