۲۳ تیر ۱۳۸۴

گنجی

به اکبر گنجی
که نمی دانم چرا فکر می کنم خدا نکرده اين روزها می ميرد

دو بوسه يکی نيست
طعم يکی شايد از يکی ديگر
طعم تر
که کشدار باشد
و خيس هم می شود
و اولی را يکی زده باشد . نامش چه فرق می کند
زنانگی اش کافی ست

و بوسه ی دوم
شور
و خيسی اش کمی غير ِ خودی تر
رحمتش کند خدا
مرد خوبی بود
وقتی گفت : عاليجناب سرخ پوش
و در حمام فين تهران . . . دوش

۱ نظر:

ناشناس گفت...

salam.
hese moshtaraki daram ba shoma,vaghti migin hamin roozha ,khabar miavarand ke ganji ham...ghathaye zanjireie engar chehreh avaz mikonan har rooz,har shab,...nemidanam,mabada in sedaye zang...!
be inja ye sar bezanin age vaght shod : http://faanus.persianblog.com/1384_4_18_faanus_archive.html#3772236