۱ اردیبهشت ۱۳۸۵

بدون شرح

احسان از تهران نوشت: سگ خانگی کوچک من هيچ نوع مزاحمتی نمی تونه برای کسی داشته باشه، در عوض بسياری از ماموران نيروی انتظامی در سطح خيابان ها و معابر عمومی يکی از مزاحم ترين موجوداتی هسـتند که می بينيم و ظاهرا هيچ راه حلی هم برای خلاص شدن از دستشون وجود نداره
بی بی سی

۲۴ فروردین ۱۳۸۵

در پی این موفقیتِ اَبـــَر هسته ای اميدوارم شعار ملت به :" تعطیلات هسته ای حق مسلم ماست" تبدیل شود

۲۲ فروردین ۱۳۸۵

هواپیمای حامل نمایندگان کنیا سقوط کرد
هواپیمای حامل نمایندگان مجلس ایران که عازم ترکیه بود به علت نقص فنی فرود اضطراری کرد
شهادت هم بین خارجی و ایرانی فرق می ذاره . نماینده های ما را عزراییل نطلبید انگار

۲۰ فروردین ۱۳۸۵

يک کرم
یک کرم کوچک خاکی
هرچه قدر هم که بریند
یک کرم است
و یک سگ
هرچه وفادارتر سگ تر
پاچه هاتان را بالا بگیرید خانم ها
یک فوج سگ از کنار گور بامداد عبور می کنند

۱۸ فروردین ۱۳۸۵



جهان همیشه روی یک پاشنه نمی چرخد

۱۶ فروردین ۱۳۸۵

کسی از پشت این پنجره جیغ می خندد
هوار می کشد آدمی از تکرار
بوی نان و طلسم ِ میخک خسته ام می کند
بهانه همیشه آبستن است
و خواب خواب عباسی
خدا مرا انداخته به شک
این تشنه از کدام شیر مست می شود
چشمهام را بسته ام
می گویند می آیی
با شورلتی سپید
کجای این قصه ا خواب می پرند
سکانس بعدی کیک توی صورت ها
لبخند حضار
که دیوانه چون مرا ببیند
خوشمان هم می آید
این تکرار نیست
تنها یک جیغ دیگر است

۱۲ فروردین ۱۳۸۵

بیروت - 1385


گفت : هفت سین نمی چینم . امسال که تو نیستی
گفتم : بهانه نگیر . همیشه هستم . این کتاب ها را کجا بگذارم
گفت : آن یکی هم که رفته . تو هم بروی نمی آیی
گفتم : اين کیفی که می اندازی گردنت برای گذرنامه ها خوب است
گفت : مشتری آمده برای خانه
گفتم : چند ؟ از دست ندهیش . هرچه خرید بده
گفت : تلفن که می زنی؟
گفتم : برمی گردم