۲۲ مهر ۱۳۸۷

چه بادبادکی ست

در فاصله یک سیگار دلم برای تو تنگ می شود ।
پُک به پُک دریا تا خانه را
با تکمه ای در دست دویده ام
تا شاید پنج شنبه از تقویم بریزد و
در فنجان قهوه
تنها باران بماند و قاصدکی سپید
یک بهار دیگر بی تو گذشت از فراز سرم
دورم از تو
و عجیب
که از همیشه نزدیک تر
چه بادبادکی ست زندگی
چه بادبادکی ست
بادبادکی ست
بادبادکی !